ستون آزاد
گاهنامه ی طنز
 
 

طنز پ ن پ (سری 4)

طنز پ ن پ (سری 4) - www.naznet.ir

پـَـَـ نــه پـَـَــــ (سری ۳ سوالات بیهوده)

 

به رفیقم میگم گوشیمو جا گذاشتم خونه گوشیتو چند لحظه بده، میگه میخوای زنگ بزنی؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم کلیپ خانوادگی جدید چی داری تو گوشیت !

 

عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده …

بعد مشخص شدن ۳ تا از نمره ها و قطعی شدن مشروطی با رفیقمون رفتیم پارک یه بادی به کلمون بخوره، دختره اومده نشسته جلومون هِی چشمُ و ابرو میاد. رفیقم میگه داره آمار میده؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دلقک بازی در میاره مارو از این وَضع خارج کنه!

شب ساعت ۱۱ اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!!

تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !

یه گوسفند خریده بودیم بسته بودیمش به درخت که قربونیش کنیم دختر خالم اومده میگه آخــــــی میخوان این طفلی رو بکشن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کار بد کرده بستیمش به درخت درس عبرتی باشه واسه بقیه ی گوسفندا

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه: شمام عسل میخواین!؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم!!

یه روز با جعبه خیلی بزرک رفتم اداره پُست، کًذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میکًه می خوای پُست کنُی؟!
کًفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش کنم ببینم اکًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم

تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پری دریایی بود بوس فرستاد!

عروسی خواهرم ماموره اومده دم خونمون میگه عروسیه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ختنه سرون بابامه جشن گرفتیم

به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ می پرسه ماشینت ریو هست ؟!؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لامبورگینیِه قالپاق ریو میندازم یه وقت ریا نشه!!!

به دوستم میگم : وقتشه که دیگه برات آستین بالا بزنیم، میگه یعنی زن بگیرین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ وضو بگیریم نماز جماعت بخونیم

ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فیـــلتر هوا؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک

با رفیقم رفتیم پیک نیک … بهش چاقو دادم در کنسروو باز کنه. میگه: با چاقو بازش کنم؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن

ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم. میگه میخوای بفروشیش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم

سوار ماشین بودیم یه موتور با سرعت دویست تا از کنارمون عبور کرده، رفیقم داشت با موبایلش ور میرفت ندیدش، میگه:موتور بود؟
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگ میگ بود؟!

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ خیال کردی اومدم ۲ تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم؟! 

تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه

رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه ۲ تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا

رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!

زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام. بقیش هم آدامس بدین!

لامپ اتاقم سوخته، بابام اومده میگه میخوای عوضش کنی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام بهش پماد سوختگی بمالم خوب شه

رفتیم جلو دانشکده رو چمن نشستیم یکم درس بخونیم قبل امتحان. باغبون دانشگاه اومده میگه میخوام فواره ها رو باز کنم، پا میشید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میشینیم قبل جلسه یه دوش آب سرد بگیریم، حال بیایم

تو مترو همه رو سر هم سوار شدن خانومِ اومده میگه اون وسط جا نیست؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جا هست ما مثِ مارمولک چسبیدیم به شیشه یِ در!!

رفتیم تو اتوبان. ترافیک زیادی بود. دوستم میگه احسان، ترافیکه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه اینکه احساسه غریبی بهمون دست نده، ماشینا چسبیدن به ما

پام رفته تو چاله وسط خیابون با مغز پهن شدم رو زمین اومدن دورمو گرفتن میگن خوردی زمین؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ! دارم سجده شکر به جا میارم

میرم نونوایی میگم حاجی بش دانا بربری خاشخاشلری ور. میگه سن ترک سن؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لرم آپگرید شدم

یارو زنگ زده خونه ما میگه اداره ثبت احوال؟ میگم نخیر. میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !

رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه

داریم راز بقا میبینیم … پرنده داره تخم میذاره … دوستم میگه تخم گذاشت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جیش کرد به صورت بسته بندی شده !

با دوستم رفتیم بام تهران. یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت … دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره …

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن ! میگه کی ؟ پلیسا ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !

توی فرودگاه با دوستم داریم از قسمت بازرسی رد میشیم. یه دفعه صدای بوق بلند شده … دوستم میگه یعنی من یه چیز فلزی همرامه ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ چون از بچگی بهت میگفتن شونبول طلا الان این داره بوق میزنه !

داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود … دختره میگه گربس؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده

تو تاکسی نشستم. میگم آقا پیاده میشم … میگه نگه دارم ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ چه کاریه ! … خودمو پرت میکنم بیرون. دیگه بالاخره شمام خسته شدی از صبح پشت فرمون !

اومدم برنامه رو ببندم. میگه آر یو شُر یو وانت تو کوییت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جاست کیدینگ !


زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده. یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !

قرص پشه گرفتم. داداشم میگه باید بزارم تو دستگاه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبح، ظهر، شب با یه لیوان آب بده به پشه‌ها سر یک ماه حالشون خوب میشه !

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ میگه می خوای غذا درست کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره


رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده. اومدم حسابشو برسی! دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم دکتری … یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه

رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده. میگه یعنی خانوادگی باشه ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مجردم بود اشکالی نداره. فقط محجوب باشه و اهل نماز و روزه

قورمه سبزی آوردند سر میز، دوستم می پرسه قرمه سبزیه؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد

توی اخبار بانوان با مربی بدمینتون بانوان مصاحبه می کرد می گفت امسال مقامی هم آوردین؟ جواب داد اگه منظورتون اول تا سومه نه!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورش مقام هفتاد و چهارمه که از هفتاد و پنج کشور کسب کردین!

می گم فن رو چرا روی cpu نذاشتی، می سوزه ها. می گه یعنی باید بذارم ؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پنکه سقفی بذار، کلاسش بیشتره …

می گم آدرس خیابون قائم مقام فراهانی،میدان شعاع. می گه یعنی تا قائم مقام باید برم ؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ، تا امیر کبیر برو سلام برسون بهشون

صبح پا شدم رفتم سایپا میگم خانم یه پیش فاکتور ۱۳۲ میخوام میگه پراید؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ بوگاتی وِیرون مدل ۱۳۲ تحت لیسانس سایپا!!!

رفتم سر تمرین ریل مادرید از کاکا عکس و امضا گرفتم به عمّم نشون میدم میگه ااا رفتی امروز سر کمپشون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خود کاکا تو اتاقم طی الارض کرد تا باهام عکس بندازه و امضا بده

پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حمله کنم

به داداشم میگم برو عصای آقاجون رو بیار؛ میگه آقاجون میخواد بره مگه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ؛ میخواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه

تو بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهات شبا با هم تلفنی صحبت داشته باشم

از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:22 :: توسط : mahdi235

طنز پ ن پ (سری 4)

طنز پ ن پ (سری 4) - www.naznet.ir

پـَـَـ نــه پـَـَــــ (سری ۳ سوالات بیهوده)

 

به رفیقم میگم گوشیمو جا گذاشتم خونه گوشیتو چند لحظه بده، میگه میخوای زنگ بزنی؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم کلیپ خانوادگی جدید چی داری تو گوشیت !

 

عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون. برگشته میگه ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده …

بعد مشخص شدن ۳ تا از نمره ها و قطعی شدن مشروطی با رفیقمون رفتیم پارک یه بادی به کلمون بخوره، دختره اومده نشسته جلومون هِی چشمُ و ابرو میاد. رفیقم میگه داره آمار میده؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دلقک بازی در میاره مارو از این وَضع خارج کنه!

شب ساعت ۱۱ اومدم خونه بابام آیفونو برداشته میگه میای بالا؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آشغالا رو که میاری پایین ماهیانه منم بیار !!!

تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !

یه گوسفند خریده بودیم بسته بودیمش به درخت که قربونیش کنیم دختر خالم اومده میگه آخــــــی میخوان این طفلی رو بکشن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کار بد کرده بستیمش به درخت درس عبرتی باشه واسه بقیه ی گوسفندا

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه: شمام عسل میخواین!؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم!!

یه روز با جعبه خیلی بزرک رفتم اداره پُست، کًذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میکًه می خوای پُست کنُی؟!
کًفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش کنم ببینم اکًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم

تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پری دریایی بود بوس فرستاد!

عروسی خواهرم ماموره اومده دم خونمون میگه عروسیه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ختنه سرون بابامه جشن گرفتیم

به یارو میگم قالپاق ریو دارین؟ می پرسه ماشینت ریو هست ؟!؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لامبورگینیِه قالپاق ریو میندازم یه وقت ریا نشه!!!

به دوستم میگم : وقتشه که دیگه برات آستین بالا بزنیم، میگه یعنی زن بگیرین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ وضو بگیریم نماز جماعت بخونیم

ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فیـــلتر هوا؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک

با رفیقم رفتیم پیک نیک … بهش چاقو دادم در کنسروو باز کنه. میگه: با چاقو بازش کنم؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن

ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم. میگه میخوای بفروشیش؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم

سوار ماشین بودیم یه موتور با سرعت دویست تا از کنارمون عبور کرده، رفیقم داشت با موبایلش ور میرفت ندیدش، میگه:موتور بود؟
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میگ میگ بود؟!

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان. مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟
میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ خیال کردی اومدم ۲ تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم؟! 

تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه

رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه ۲ تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا

رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!

زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام. بقیش هم آدامس بدین!

لامپ اتاقم سوخته، بابام اومده میگه میخوای عوضش کنی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام بهش پماد سوختگی بمالم خوب شه

رفتیم جلو دانشکده رو چمن نشستیم یکم درس بخونیم قبل امتحان. باغبون دانشگاه اومده میگه میخوام فواره ها رو باز کنم، پا میشید؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میشینیم قبل جلسه یه دوش آب سرد بگیریم، حال بیایم

تو مترو همه رو سر هم سوار شدن خانومِ اومده میگه اون وسط جا نیست؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جا هست ما مثِ مارمولک چسبیدیم به شیشه یِ در!!

رفتیم تو اتوبان. ترافیک زیادی بود. دوستم میگه احسان، ترافیکه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه اینکه احساسه غریبی بهمون دست نده، ماشینا چسبیدن به ما

پام رفته تو چاله وسط خیابون با مغز پهن شدم رو زمین اومدن دورمو گرفتن میگن خوردی زمین؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ! دارم سجده شکر به جا میارم

میرم نونوایی میگم حاجی بش دانا بربری خاشخاشلری ور. میگه سن ترک سن؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ لرم آپگرید شدم

یارو زنگ زده خونه ما میگه اداره ثبت احوال؟ میگم نخیر. میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !

رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه

داریم راز بقا میبینیم … پرنده داره تخم میذاره … دوستم میگه تخم گذاشت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جیش کرد به صورت بسته بندی شده !

با دوستم رفتیم بام تهران. یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت … دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره …

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن … میگیرن ! میگه کی ؟ پلیسا ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی !

توی فرودگاه با دوستم داریم از قسمت بازرسی رد میشیم. یه دفعه صدای بوق بلند شده … دوستم میگه یعنی من یه چیز فلزی همرامه ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ چون از بچگی بهت میگفتن شونبول طلا الان این داره بوق میزنه !

داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود … دختره میگه گربس؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده

تو تاکسی نشستم. میگم آقا پیاده میشم … میگه نگه دارم ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ چه کاریه ! … خودمو پرت میکنم بیرون. دیگه بالاخره شمام خسته شدی از صبح پشت فرمون !

اومدم برنامه رو ببندم. میگه آر یو شُر یو وانت تو کوییت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ جاست کیدینگ !


زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده. یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !

قرص پشه گرفتم. داداشم میگه باید بزارم تو دستگاه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ صبح، ظهر، شب با یه لیوان آب بده به پشه‌ها سر یک ماه حالشون خوب میشه !

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ میگه می خوای غذا درست کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره


رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده. اومدم حسابشو برسی! دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم دکتری … یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه

رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده. میگه یعنی خانوادگی باشه ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ مجردم بود اشکالی نداره. فقط محجوب باشه و اهل نماز و روزه

قورمه سبزی آوردند سر میز، دوستم می پرسه قرمه سبزیه؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد

توی اخبار بانوان با مربی بدمینتون بانوان مصاحبه می کرد می گفت امسال مقامی هم آوردین؟ جواب داد اگه منظورتون اول تا سومه نه!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ منظورش مقام هفتاد و چهارمه که از هفتاد و پنج کشور کسب کردین!

می گم فن رو چرا روی cpu نذاشتی، می سوزه ها. می گه یعنی باید بذارم ؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پنکه سقفی بذار، کلاسش بیشتره …

می گم آدرس خیابون قائم مقام فراهانی،میدان شعاع. می گه یعنی تا قائم مقام باید برم ؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ، تا امیر کبیر برو سلام برسون بهشون

صبح پا شدم رفتم سایپا میگم خانم یه پیش فاکتور ۱۳۲ میخوام میگه پراید؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ بوگاتی وِیرون مدل ۱۳۲ تحت لیسانس سایپا!!!

رفتم سر تمرین ریل مادرید از کاکا عکس و امضا گرفتم به عمّم نشون میدم میگه ااا رفتی امروز سر کمپشون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خود کاکا تو اتاقم طی الارض کرد تا باهام عکس بندازه و امضا بده

پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حمله کنم

به داداشم میگم برو عصای آقاجون رو بیار؛ میگه آقاجون میخواد بره مگه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ؛ میخواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه

تو بانک واسه یه پیرزنه داشتم فیش پر میکردم ازش میپرسم شماره تلفن می گه می خای تو فیش بنویسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهات شبا با هم تلفنی صحبت داشته باشم

از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:22 :: توسط : mahdi235

طنز نکن! نکن! نکن! - www.naznet.ir


1- شش سال اوّل زندگی

• گریه نکن
• شیطونی نکن
• دست تو دماغت نکن
• تو شلوارت پی‌ پی نکن
• مامانت رو اذیّت نکن
• روی دیوار نقاشی نکن
• انگشتت رو تو پریز برق نکن
• دمپایی بابا رو پات نکن
• به خورشید نگاه نکن
• شب ها تو جات جیش نکن
• تو کمد مامان فضولی نکن
• با اون پسر بی ‌تربیته بازی نکن
• اسباب‌ بازی‌ ها رو تو دهنت نکن
• زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن
• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن

 

 

2- دوره دبستان

• موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
• پات رو تو جامیزی نکن
• ورق های دفترت رو پاره نکن
• مدادت رو تو دهنت نکن
• به دختر های مدرسه بغلی نگاه نکن
• تخته پاک ‌کن رو خیس نکن
• حیاط مدرسه رو کثیف نکن
• با دختر های شمسی خانوم آمپول بازی نکن
• دست تو کیف بغل دستیت نکن
• تخته ‌سیاه رو خط‌ خطی نکن
• گچ رو پرت نکن
• تو راهرو سرو صدا نکن
• تو کلاس پچ ‌پچ نکن
• ATARI بازی نکن

 

 

3- دوره راهنمایی

• ترقّه بازی نکن
• SEGA بازی نکن
• جا های بد بد فیلم ها رو نگاه نکن
• موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن
• تو کوچه فوتبال بازی نکن
• دست تو جیبت نکن
• با مامانت کل ‌کل نکن
• تو کلاس صحبت نکن
• بعد از ظهر سروصدا نکن
• با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
• اتاقت رو شلوغ نکن
• روی میز بابات کتاب هات رو ولو نکن
• عکس لختی تماشا نکن
• با بچّه ‌های بی ‌ادب رفت و آمد نکن
• جرّ و بحث نکن

 

 

4- دوره دبیرستان

• با کامپیوتر بازی نکن
• تو حموم معطّل نکن
• تقلّب نکن
• با دوستات موتورسواری نکن
• عصر ها دیر نکن
• با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
• با بابات دعوا نکن
• تو کلاس معلّم تون رو مسخره نکن
• تو خیابون دنبال دختر ها نکن
• مردم‌ آزاری نکن
• نصف شب سرو صدا نکن
• فیلم سوپر نگاه نکن
• وقتت رو با مجله تلف نکن
• چشم ‌چرونی نکن

 

 

5- دوره دانشگاه

• رشته ‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
• ?? ساعته چت نکن
• سر کلاس درس غیبت نکن
• با دختر شمسی‌ خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
• خیابون‌ ها رو متر نکن
• تو سیاست دخالت نکن
• با دختر های مردم هر کاری دلت خواست نکن
• شب برای شام دیر نکن
• با مأمور پلیس کل ‌کل نکن
• چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
• موبایلت رو Reject نکن
• حذف پزشکی نکن
• آستین کوتاه تنت نکن
• همه رو دو دره نکن

 

 

6- دوره سربازی

• مو هات رو بلند نکن
• روت رو زیاد نکن
• از اوامر سرپیچی نکن
• فرار نکن
• با اسلحه شوخی نکن
• غیبت نکن
• به آینده فکر نکن
• درگیری ایجاد نکن
• به فرمانده بی ‌احترامی نکن
• غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن
• با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن
• اعتراض نکن
• با دختر شمسی خانوم نامه ‌نگاری نکن
• از تلف شدن وقتت ناله نکن
• از آشپزخونه دزدی نکن

 

 

7- دوره شوهر بودن

• با زنت شوخی نکن
• زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن
• به زنت خیانت نکن
• با دوستانت الواتی نکن
• تو Orkut خودت رو Single معرفی نکن
• به زن های دیگه نگاه نکن
• موبایلت رو قایم نکن
• از عکس های قبل از ازدواجت نگهداری نکن
• پولت رو خرج دوستات نکن
• رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن
• غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن
• ریسک نکن
• بدون اجازه زنت هیچ کاری نکن

 

 

8- دوره پدر بودن

• بچّه رو تنبیه نکن
• به بچّه بی ‌توجّهی نکن
• بچّه‌ ت رو با بچّه‌ های دیگه مقایسه نکن
• به بچّه توهین نکن
• بچّه رو از بازی منع نکن
• بچّه‌ ت رو به کتک زدن بچّه دختر شمسی خانوم تشویق نکن
• با بچّه کل‌ کل نکن
• بچّه رو محدود نکن
• بچّه رو از جنس مخالف دور نکن
• به مادر بچّه بی ‌توجّهی نکن
• بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن
• آزادی بچّه رو محدود نکن
• به حلال‌ زاده بودن بچّه شک نکن
• از خواست های بچّه چشم‌ پوشی نکن

 

 

9- دوره پیری

• برای بچّه‌ هات مزاحمت ایجاد نکن
• نوه‌ هات رو لوس نکن
• با پیرزن ‌های دیگه معاشرت نکن
• به خاطراتت فکر نکن
• پولت رو خرج نکن
• هوس جوونی نکن
• غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن
• با زنت بی ‌وفایی نکن
• از رفتن به خانه سالمندان احساس نارضایتی نکن
• لباس شاد تنت نکن
• به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن
• تو وصیتنامه ، هیچکس رو فراموش نکن
• از گذشته ناله نکن
• به هر کی رسیدی ، نصیحت نکن
• به آینده فکر نکن

 

 

10- دوره پس از مرگ !

• حالا دیگه دوره نکن تموم شد ! حالا هر غلطی دلت می ‌خواد بکن ....
• ...... بکن
• ....... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ...... بکن
• ...... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن
• ..... بکن


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:21 :: توسط : mahdi235

سوال های های جالب مردم از اداره ثبت احوال

سوال های های جالب مردم از اداره ثبت احوال - www.naznet.ir

پرسش های جالب مردم از اداره ثبت احوال 

سوال‌های عجیب کاربران اداره کل ثبت احوال استان تهران برای تغییر نام و مشکلاتی که در رابطه با وجود یک اسم در جامعه به دنبال خود می‌کشند، عجیب و همراه با تامل است.

به گزارش خبرنگار سرویس باشگاه جوانی برنا، سوال‌های عجیب کاربران اداره کل ثبت احوال استان تهران برای تغییر نام و مشکلاتی که در رابطه با وجود یک اسم در جامعه به دنبال خود می کشند، عجیب و همراه با تامل است. مشکلاتی که این روزها درد برخی از مردم است و شاید حتی به ذهن آدمی هم نرسد که این مسایل می توانند افراد را دچار مشکل کند.

برخی از این سوال‌ها به شرح زیر است:

*نام من «مهدی» است. در شهر ما متاسفانه «میتی» و یا «مدی» صدایم می کنند، می توانم نامم را به «پدرام» که سال ها برای جلوگیری از این موضوع، از آن استفاده می کنم، تغییر بدهم؟ همه بنده را به همین نام می شناسند و کسی از نام شناسنامه ام خبر ندارد، حتی ادارات منطقه. به‌جز بستگانی که از کودکی مرا می شناسند.

*نام خانوادگی بنده «ترابی» است. از آنجایی که دیگران به تمسخر بنده را «ترابچ»ه و یا «تربچه» صدا می کنند، آیا می توانم نام خانوادگی خود را به نام خانوادگی دیگری که سال ها به‌طور غیر رسمی ولی گسترده از آن استفاده کرده ام، تغییر بدهم؟

*با سلام، اینجانب در خارج از کشور تحصیل می کنم. اول اسم من سیده می‌باشد که در گذرنامه با اسم خودم یکی شده و حالا در مراکز آموزشی خارج از کشور دارای یک اسم بسیار بلند و بدون معنی هستم. چطور می توانم سیده را از اول اسم خود حذف کنم.

*با سلام اسمم در شناسنامه مریم است که پدری …و بی… که به خاطر مواد حاضر بود…. تا مواد گیرش بیاد روی من گذاشته، می خوام به نازنین تغییرش بدم تا گذشته رو فراموش کنم. توروخدا کمکم کنید.

*خدمت کارشناس محترم، اینجانب از بدو تولد۲ اسم داشتم و فقط با نام مستعار بنده را خطاب می کنند و نام شناسنامه ای فقط جنبه دکور دارد. از این امر بسیار رنج می برم، می توانم با جمع کردن استهشاد نام مستعارم را داخل شناسنامه ببرم؟

*باسلام. من علی امنی هستم و تقاضای تغییر نام خانوادگیم رو دارم و چند بار پیگیری نمودم ولی هربار با تقاضای اینجانب موافقت ننمودن. می خواستم عرض کنم که نام خانوادگی من مد آن مشخص نیست و گاهی اوقات آمنی و گاهی هم امینی می خوانن و واقعا موجب تمسخر دیگران واقع می شوم، لطفا عرض کنید که می شود آن را عوض کنم.

*سلام، با توجه به اینکه نام بنده اشرف می باشد و از اسامی قبل از انقلاب و نامناسب است. امکان دارد که به هانیه تغییر نام دهم؟ با تشکر

*اینجانب در دوران نوجوانی و از روی احساسات نام خانوادگی ام را تغییر دادم، ولی این نام خانوادگی در بعد اجتماعی مناسب نیست و بارها مورد تعنه قرار گرفته و می گیرم و واقعا دچار استرس و افسردگی شده ام، با توجه به این موضوع آیا امکان تغییر مجدد نام خانوادگی برایم مقدور است؟ خواهشمندم یک راه قانونی پیش رویم قرار دهید. باسپاس

 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:20 :: توسط : mahdi235

لغت نامه خانوما (طنز-خانوما نخونند)

لغت نامه خانوما (طنز-خانوما نخونند) - www.naznet.ir
 
خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏ هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

۲٫ پنج دقیقه : اگر مشغول لباس‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

۳٫ هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏به‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

۴٫ بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. “اگه جرئت داری” در آن مستتر است .

۵٫ آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند .

۶٫ اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

۷٫ ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید . خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد .

۸٫ اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود .

۹٫ نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده ؟


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:19 :: توسط : mahdi235

تاریخچه تقلب در امتحان (طنز)

تاریخچه تقلب در امتحان (طنز) - www.naznet.ir

«تقلب مفهومی است بس اساسی» به طوری که شاعر میگوید:

تقلب توانگر کند مرد را / تو ....کن دبیر خردمند را

تاریخچه ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لشش را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی گشادی، چشمان چپش را بر روی ورقه ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه ی فوق الذکر، دشت کند.

این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زاده شد. البته این تقلب با روش های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند های کنونی) صورت گرفت. بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود.

زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می شود نام برد.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می رسانیم:

روش های نوشتاری:

1- نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...

2- نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...

3- نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...
4- نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه ی آئورت و ...

روش های با کلاسی:

1- استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
2- استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس

روش های جوادی:

1- خر نمودن یک فقره بچه خرخون

2- خم کردن سر به روی ورقه ی طرف به صورت تابلو.

3- روش بویایی:خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند.

4- روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید.

توجه:

اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.
 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:18 :: توسط : mahdi235

انواع داماد !!! (طنز)

انواع داماد !!! (طنز) - www.naznet.ir
 
1- داماد خَچَل : سن بین 15 تا 19 سال ،خام و نپخته ، سرد وگرم نچشیده، جسارت بسیار ، حماقت فراوان ، زود پشیمون ،زود رنج ، قربانی عواطف زودگذر یا مبادلات خانوادگی ، بچه اش از خودش بزرگتر !

2- داماد مَچَل : سن بین 19تا25سال ، ژیگولی ، دانشجو ، سرباز ، رفیق باز، وابسته به پول بابائی ، بیکار ، آینده دار، توی هر دامی که براش پهن کنن تلپی میفته ، کیس مناسبی برای تور شدن ،کم ظرفیت ، یکی میزنه یکی میخوره !

3- . داماد هَچَل : سن بین 25 تا 29سال ، رسیده ، حاضر آماده ، دارای کار و بار، فارغ التحصیل ،با کارت پایان خدمت ، دارای شکستهای عشقی فراوان، بسیار با تجربه ، دم به هرتله ای نمیده ، عصا قورت داده ، کمی کج و معوج، پراز قرشمه ، به کمتر از زتا جونز و جولی رضایت نمیده !

4- داماد کَچَل: سن بین 30 تا 37 سال ، گرفتار ، ، درگیر، پرکار ،پرخور، همچنان پرشور، نقل ونبات ، گوله نمک ،فوران احساسات ، راضی به رضای خدا، دنبال زنان بیوه کم سن وسال ، مسئولیت پذیر ، درپی رفاه خانواده ، دارای کار وبار و خانه، قسمت هرکی بشه مبارکه !!!


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:17 :: توسط : mahdi235

قوانینی که نیوتن از قلم انداخت (طنز - خیلی جالب)

قوانینی که نیوتن از قلم انداخت (طنز - خیلی جالب) - www.naznet.ir

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:

بعد از این که دست تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست تان افتاد، قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

قانون معذوریت:

اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.

قانون نتیجه:

وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.

قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه روها دورتر است دیرتر می آیند.

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.
 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:17 :: توسط : mahdi235

خانم ها مثل چی هستند؟ (طنز)

خانم ها مثل چی هستند؟ (طنز) - www.naznet.ir
 
خانم ها مثل رادیو هستند :
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند.

خانم ها مثل شبكه اینترنت هستند :
از هر موضوعی یك فایل اطلاعاتی دارند.

خانم هامثل چسب دوقلو هستند :
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد, دیگر باید سیم را برید.

خانم ها مثل موتور گازی هستند :
پر سر و صدا , كم سرعت , كم طاقت

خانم ها مثل رعد و برق هستند :
اول برق چشمهاشون می رسه , بعد رعد صداشون.

خانم ها مثل لیمو شیرین هستند :
اول شیرین و بعد تلخ می شوند.

خانم ها مثل موبایل هستند :
هر وقت كاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند.

خانم ها مثل گچ هستند :
اگر چند دقیقه مدارا كنید آنچنان سخت می شوند كه هیچ شكلی نمی گیرند.

خانم ها مثل كنتو ر برق هستند :
هر از چند سالی یكبار سن آنها صفر می شود.

خانم مثل فلزیاب هستند :
هرگاه از نزدیكی طلافروشی رد می شوند عكس العمل نشان می دهند .


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:16 :: توسط : mahdi235

تست جدید مرد شناسی (طنز)

تست جدید مرد شناسی (طنز)/www.naznet.ir
 

- چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟

۱٫ از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند.

۲٫ مگه ما روی زمین مرد هم داریم.

۳٫ وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد.

۴٫ حالا چه عجله ایه؟

-  ؟


۱٫ هدف خاصی نبود.
۲٫ گل اضافی بود.
۳٫ نسخه آزمایشی بود.
۴٫ اصلا کار خدا نبود.
- اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟


۱٫ چیز خاصی نمی آفرید
۲٫ پیراشکی
۳٫ خروس دریایی

۴٫ فضای خالی
- اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟


۱٫ مگه قراره اتفاقی بیافته؟
۲٫ خارشتر کویر لوت که آفت نداره.
۳٫ اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد.
۴٫ یه هیولا کمتر، دنیا قشنگتر.
- چه وقت مردها عاشق می شوند؟


۱٫ چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
۲٫ هر وقت مامانشون بگه.
۳٫ چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند.
۴٫ یک روز از همین روزا!
- مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟


۱٫ در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند.
۲٫ جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه.(قانون ۴ نیوتن)
۳٫ بستگی تام و تمام به میزان تست استرون دارد.
۴٫ رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.
- مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟


۱٫ فنر با ثابت بالا
۲٫ پارچه استرژ
۳٫ یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته.
۴٫ کش تیرو کمان
- مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟


۱٫ هر شب
۲٫ هر وقت که خدا بخواد.
۳٫ هر وقت تست استرون بگه.
۴٫ سایکل تایم خاصی ندارند.
- مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟


۱٫ اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
۲٫ تمام تلاششون رو می کنن که بتونن ۱ کاری بکنن!
۳٫ به مامانشون می گن که ۱ کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
۴٫ می رن کلاس آمادگی جسمانی!
- وقتی مردها تصمیم می گیرن
ازدواج کنن چی می گن؟


۱٫ چیزی نمی گن چون وقت عمله
۲٫ وقت نمی کنن چیزی بگن
۳٫ اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه.
۴٫ در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ *** نمی فهمه که اونا چی می گن.
- مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟


۱٫ با دست
۲٫ با تور
۳٫ با چنگول
۴٫ با زبون
- معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟


۱٫ هر که پیش آمد خوش آمد.
۲٫ به روش جستوجوی ترتیبی در لیست سیاه
۳٫ ده بیست سی چهل
۴٫ به قول مادر بزرگ پسر بچه نفهم دختر مثل پارچه می مونه هر روز ۱ مدل بهترش میاد وایمیستن بهترش بیاد.

نتیجه تست:

این تست نتیجه خاصی نداره بستگی به برداشت شما از مردان دارد اگر در سوالات به بد ترین و منفی ترین گزینه جواب دادید پس لطفا دست نگه دارین هنوز نباید ازدواج کنید اما اگه پاسخ های شما عادلانه است میتونید به مرد مورد علاقتون فکر کنید و اگه به مرد ها اعتماد دارید و پاسخ سوالاتون همه مثبت پیشنهاد میکنم ازدواج کنید البته با ذهن باز و تصمیم عاقلانه


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 21:14 :: توسط : mahdi235
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستون آزاد و آدرس v.d.f.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 71
بازدید هفته : 105
بازدید ماه : 93
بازدید کل : 26724
تعداد مطالب : 225
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


کد پیغام خوش آمدگویی
Type in a word or phrase: