ستون آزاد
گاهنامه ی طنز
 
 

 این روش جدیدیه برای به دست آوردن توپ!!!

بیا تو بغل دایی!!!

خوب می خوای شوت کنی از روی کمر اون بدبخت بیا پایین!!!

بگو غلط کردم ولت می کنم

بچه ها بیاین هل بدین این یکی خیلی سنگینه!!!

به نظر شما این دو تا دارن چی کار میکنن؟؟؟

واین دو تا

الان کدومشون شوت کرده؟؟؟


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 10:35 :: توسط : mahdi235

مردی که خیلی از آرزوهایمان را به حقیقت تبدیل کرد..حالا از میان ما رفت...کسی که همه ما از دستاوردهایش خاطرات زیادی داریم...ولی اسمش تا ابد به عنوان بزرگترین مخترعان جهان فراموش نخواهد شد
استیو جابز ...در گذشت...روحش شاد
هیچگاه والدین اش را ندید، فرزند آینده بود، رویایی در سر داشت: میخواست با سیب گاز زده ای از گاراژ خانه اش دنیا را دگرگون کند... استیو، آسوده بخواب. آنهایی که چنین برای رویای خود می جنگند، هرگز نمی میرند

امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 10:2 :: توسط : mahdi235

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .

به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .

تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .

یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم ، اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت ” تو اومدی ؟ متشکرم”
سالهای خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه،دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود:
” تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمی‌دونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….
ای کاش این کار رو کرده بودم ……………


 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 10:1 :: توسط : mahdi235

 

خدایا!هرکسی یادم کند یادش بخیر/
هرکسی یادم نکرد یادش بخیر/
هرکسی یادش رود یادم کند یادش بخیر/

 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 10:0 :: توسط : mahdi235





من به ایرانی بودنم افتخار میکنم
چون فرزند کسی هستم که اولین بیانیه ی حقوق بشر در کل جهان را عرضه داشت.

_من به ایرانی بودنم افتخار میکنم
چون زاده ی دینی هستم که خونریزی و زور و ستم در آن معنا نداشت.

_من به ایرانی بودنم افتخار میکنم
چون پیامبری دارم که هرگز ادعای پیامبری نداشت. او فقط سه جمله گفت که برای تمام عمرم کافی است:
پندار نیک. گفتار نیک. کردار نیک

_من به ایرانی بودنم افتخار میکنم
جون در میان مردمی هستم که هرگز سنگها را برای پرستش نتراشیدند.

_من به ایرانی بودنم افتخار میکنم
چون اولین و بزرگترین تمدن جهان است.

من ایرانیـــــــــم
آری ایران سبز که فرزندانی در آغوش خود پروراند که هرگز زیر بار ظلم و ستم و جهل نرفتند.
من خواهم جنگید و ایران امروز را به کمک هم وطنانم به ایرانی بهتر از دیروز و سبزتر از همیشه تبدیل خواهم کرد.

هفتم آبان سالروز بزرگمرد آزادی خواه ، مولود مسیح ، ناجی یحود ، ذولقرنین اسلام ، شاه شاهان ، شاه سومر، آکد، بابل، شاه 4 گوشه جهان، آریامهر کوروش بزرگ مبارک.


 

امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:51 :: توسط : mahdi235

مثل کبریت کشیدن در باد ...

دیدنت دشوار است ...

من که به معجزه ی عشق ایمان دارم ...

می کشم، آخرین دانه ی کبریتم را در باد ...

هر چه بــــــادا بــــــــــاد ...


 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:51 :: توسط : mahdi235

باران...

بهانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی

کاش نه کوچه انتها داشت, نه باران بند می آمد...

امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:50 :: توسط : mahdi235

الهی...
ای کاش سر برود سحر نرود.


 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:50 :: توسط : mahdi235

خبرنگاری به دکتر شریعتی گفت :
استاد، سیگار نکشید طول زندگی آدم رو کوتاه می کنه ..
در جواب گفت: من به عرض زندگی فکر می کنم نه طول آن !!

 

 

 

امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:49 :: توسط : mahdi235


عاشق شدن
To fall in love

To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه

To clear your last exam
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to
کسی که معمولا زیاد نمی‌بینیش ولی دلت می‌خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used since last year
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی‌کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making faces
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی

Calls at midnight that last for hours
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه

To laugh without a reason
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می‌کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می‌تونی بخوابی

To hear a song that makes you remember a special person
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره

To be part of a team
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین

To pass time with your best friends
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things have not changed
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره

remembering stupid things done with stupid friends. To laugh, laugh, and ... laugh
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی

These are the best moments of life
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند

Let us learn to cherish them
قدرشون رو بدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد"

وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشون میده
تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده ...
"چارلی‌ چاپلین"

 


امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 9:48 :: توسط : mahdi235
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستون آزاد و آدرس v.d.f.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 225
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


کد پیغام خوش آمدگویی
Type in a word or phrase: